اندیکاتور چیست و چه کاربردی در بورس و فارکس دارد ؟
اندیکاتور چیست و چه کاربردی در تحلیل بازار بورس یا بازارهای مالی دیگر مانند فارکس و ارزهای دیجیتال دارد ؟ در این مقاله با انواع اندیکاتور آشنا خواهید شد. هنگامی که معاملهگران مشغول تحلیل یک سهم هستند، اغلب از اندیکاتور های گوناگونی استفاده میکنند. معاملهگران باید از میان هزاران گونهٔ مختلف اندیکاتور ، آنهایی را انتخاب کنند که کارایی بیشتری برایشان دارد و با نوع کارکرد آنها آشنا شوند. همچنین ممکن است اندیکاتور را با روشهای ذهنی تحلیل تکنیکال مانند مشاهدهٔ الگوی نمودارها تلفیق کنند تا استراتژی خود را برای معامله تعیین کنند. اندیکاتور ها همچنین میتوانند با سیستمهای معاملاتی خودکار برای تعیین کمیتهای ذاتی به کار گرفته شوند. در این مقاله از سایت آموزش بورس اینوست یار شما را با جزئیات اندیکاتور ها آشنا خواهیم. با ما همراه باشید.
اندیکاتور چیست؟
اندیکاتور سیگنالهایی ابتکاری و بر پایهٔ الگوهای قیمتی هستند که قیمت روزانه یا حجم معاملات آنها را ایجاد میکنند. تکنیکالیستها از این اندیکاتور ها استفاده میکنند. آنها با تحلیل قیمت و حجم گذشته یک سهم یا ارز، از اندیکاتور ها استفاده میکنند تا تحرک قیمتی آن سهم را در آینده پیشبینی کنند. اندیکاتور هایی که بیشتر مورداستفاده قرار میگیرند، عبارتند از: شاخص توان نسبی (RSI)؛ شاخص جریان پول (MFI)؛ استوکاستیکها؛ MACD و باندهای بولینگر.
نکات کلیدی:
- اندیکاتور ها به صورت ابتکاری و یا براساس روابط ریاضی مبتنی بر قیمت روزانه یا حجم معاملات درست شده اند و تکنیکالیستها از آنها بهره میبرند.
- تکنیکالیستها از اندیکاتور برای جستوجوی دادههای تاریخی قیمت استفاده میکنند تا نقطه ورود و خروج خود را در معاملات مشخص کنند.
- اندیکاتور های متعددی برای تحلیل تکنیکال وجود دارد که عموما به دو دسته اصلی تقسیم میشوند: پوششدهندهها (اندیکاتورهای روندی) و اسیلاتورها.
اندیکاتور چگونه کار میکند ؟
تحلیل تکنیکال نوعی استراتژی برای ارزیابی سرمایهگذاری و شناسایی فرصتهای شروع معامله است. این تحلیل را روندهای آماری بدستآمده از سابقه معاملات مانند نوسان قیمت و حجم معاملات مشخص میکند. برخلاف فاندامنتالیستها که بهدنبال تعیین ارزش خالص و ذاتی یک سهم بر پایه دادههای مالی و اقتصادی هستند، تکنیکالیستها بر الگوهای قیمتی، سیگنالهای خریدوفروش و سایر ابزارهای نمودارخوانی برای ارزیابی ضعف یا توان یک سهم تمرکز میکنند.
از تحلیل تکنیکال میتوان برای انواع اوراق بهادار مانند سهام، قراردادهای آتی، کالا، سپردهگذاری با سود ثابت و پول رایج و سایر اوراق بهاداری استفاده کرد که سابقه معاملاتی داشته باشند. در این دوره آموزشی معمولا از تحلیل سهام برای مثالهای خود استفاده میکنیم؛ ولی به یاد داشته باشید که این مفاهیم برای انواع اوراق بهادار قابلاستفاده هستند. استفاده از تحلیل تکنیکال در بورس کالا و بازارهای فارکس رایج تر است؛ زیرا معاملهگران روی تحرکات قیمتی کوتاهمدت متمرکز هستند.
اندیکاتور ها که با عبارت تکنیکال هم شناخته میشوند، بهجای پایههای اساسی بازرگانی، مانند درآمد، سود یا سود ناخالص بر سابقه معاملات مانند قیمت، حجم معاملات و اختیار تبعی متمرکز میشوند. معاملهگران فعال اندیکاتور ها را مورداستفاده قرار میدهند؛ زیرا آنها قصد دارند تا تحرک قیمت را در دورهای کوتاهمدت تحلیل کنند. گرچه سرمایهگذاران بلندمدت هم ممکن است برای شناسایی نقاط ورود و خروج، از اندیکاتور ها استفاده کنند.
انواع اندیکاتور در تحلیل تکنیکال :
اندیکاتور ها در تحلیل تکنیکال به دو دسته تقسیم میشوند:
- پوششی (overlay) یا روند
- اسیلاتورها
در مطالب زیر این دو دسته را بهطورکامل توضیح خواهیم داد.
اندیکاتور های پوششی (overlay) یا روند:
پوششی یا روند به اندیکاتور هایی گویند که با مقیاسی مشابه و نزدیک به قیمت روزانه روی نمودار هر سهم رسم میشوند؛ مانند میانگین متحرک (MA)، باندهای بولینگر یا سایر اندیکاتور های پیرو روند.
- اسیلاتور آرون (Aroon): این اسیلاتور را «توشار چنده» برای شناسایی نقطه شروع روندهای جدید و سنجش توان روند طراحی کرده است.
- اندیکاتور کاپاک (coppock): «اروین کاپاک» این اسیلاتور را برای هدفی منحصربهفرد طراحی کرد: شناسایی نقطه آغاز بازار صعودی (بازار بولیش).
- اندیکاتور حرکت جهت دار (DMI): اندیکاتور DMI را که «ولز وایلدر» طراحی کرده است، از معدود اندیکاتور هایی است که نهتنها سیگنال تغییر روند را به ما میدهد، بلکه مشخص میکند روند آغاز شده برای انجام معامله مناسب است یا نه.
- کانال دانچین (Donchain channels): کانال دانچین در بعضی سیستمهای معاملاتی برای شناسایی نقطه ورود و خروج استفاده میشود.
- ابر ایچیموکو (Ichimoku cloud): یک سیستم معاملاتی متکی بر خط روند است که میانگین متحرک را با نمودارهای شمعی (کندل استیکها) تلفیق میکند.
- اندیکاتور KST: در اندیکاتور KST مارتین پرینگ، هنگامی که KST از خط هشداردهندهٔ خود عبور کند، به این معناست که تغییرات چشمگیری در روند رخ داده است.
- اندیکاتور نزول خطی (Linear regression): این اندیکاتور برای شناسایی و پیروی از خطوط روند، به روشی مشابه میانگین متحرک عمل میکند، ولی نسبت به میانگین متحرک واکنش سریعتری از خود نشان میدهند.
- میانگین متحرک: این میانگین با تقلیل دادههای قیمتی، برای سنجش و تعیین جهت خطوطِ روند معیار قدرتمندی ایجاد میکند. میانگین متحرک ساده (SMA)، وزنی (WMA) و نمایی (EMA) از محبوبترین انواع میانگین متحرک هستند.
- میانگین متحرک چندگانه: «درل گاپی» میانگین متحرک چندگانه را برای تشخیص بازگشتهای احتمالی در روندها معرفی کرد. این اندیکاتور چندین میانگین متحرک نمایی با دورههای زمانی کوتاه و بلند را با یکدیگر مقایسه میکند.
- اندیکاتور سهمی (SAR (Parabolic SAR اندیکاتور: این اندیکاتور را «ولز وایلدر» طراحی کرده است. سهمی SAR برای معاملات کوتاهمدت (یا با مدتزمان متوسط)، نقاط ورود و خروج بینقصی فراهم میکند.
- همان میان گین متحرک رنگین کمانی : نسخهٔ رنگآمیزیشدهٔ میانگین متحرک چندگانهٔ درل گاپی است که «ایوان بالین» آن را طراحی کرده است.
- باند بولینگر B%: این باند بولینگر در فرصتهایی که ممکن است در روندی از چشم ما دور بماند، به ما سیگنال ورود یا خروج میدهد.
اسیلاتورهای مبتنی بر مومنتوم:
در تحلیل تکنیکال، به اندیکاتور هایی اسیلاتور گفته میشود که بین بالاترین و پایینترین قیمت یک سهم نوسان میکنند. این اندیکاتور در زیر نمودار رسم میشود. اسیلاتور استوکاستیک، اندیکاتور MACD و اندیکاتور RSI از این نوع اندیکاتور هستند.
- ADX (شاخص میانگین جهتدار): جزئی از سیستم متحرک جهتدار «ولز وایلدر» است. این مورد برای سیگنالهایی درباره تغییر روند و تشخیص اینکه یک سهم میتواند به روند قبلی خود ادامه دهد یا مشغول رنجزدن میشود، استفاده میشود.
- شاخص شعاع الدر (ERI): دکتر «الکساندر الدر» این شاخص را طراحی کرده است. این اندیکاتور میزان فشار خریدوفروش در بازار را محاسبه میکند. همچنین اغلب بهعنوان بخشی از روش معاملاتی سهصفحهای (triple screen) استفاده میشود.
- ابر ایچیموکو: که توضیحات مربوط به آن را در مطالب بالا آوردهایم.
- شاخص حجمی (Mass Index): شاخص حجمی دونالد دورسی با مقایسه رنج روندها در دورههای نهروزه، روندهای بازگشتی را پیشبینی میکند.
- تحرک لحظه ای (Momentum): مومنتوم توان حرکتی یک روند را میسنجد و میتواند از روی دایورجنسهای ایجادشده یا عبور مومنتوم از خط منطقهٔ اشباع خریدوفروش، نقاط بازگشتی احتمالی را شناسایی کند.
- شاخص مثبت حجم معاملات (PVI): این اسیلاتور را «نورمن فاسبک» معرفی کرد. این اسیلاتور با بررسی سابقهٔ هر سهم در روزهایی که حجم معاملات بیشتر است، بازارهای صعودی و نزولی را شناسایی میکند.
- شاخص منفی حجم معاملات (NVI): نورمن فاسبک شاخص منفی حجم را به همراه شاخص مثبت حجم برای شناسایی بازارهای صعودی به کار میگیرد.
- نرخ تغییر (Rate OF Change): نسخهٔ اصلاحشدهٔ مومنتوم است. نرخ تغییر طراحی شده است تا بهصورت درصدی در اطراف خط مبدأ نوسان کند.
- اندیکاتور RSI : این اسیلاتور را «ولز وایلدر» طراحی کرده است. اندیکاتور RSI در بین معاملهگران اسیلاتوری محبوب است که حرکات صعودی و نزولی قیمتهای پایانی را با هم مقایسه میکند.
- اسیلاتور استوکاستیک کند: این اسیلاتور با کاهش حرکات و افزایش دقت، نسبت به استوکاستیک اصلی سیگنالهای موثقتری در اختیار ما قرار میدهد.
- نرخ تغییر تقلیلیافته (SROC): این اسیلاتور را در سال ۱۹۹۱ «فرد شوتزمن» معرفی کرد که نسبت به سایر اسیلاتورها سیگنالهای کندتر و دقیقتری به ما میدهد.
- اسیلاتور استوکاستیک: این اسیلاتور حرکات لحظهای بازار را تحتنظر میگیرد و باتوجهبه تقاطع خطوط K% و D% و یا مناطق اشباع خریدوفروش، سیگنالهای ورود و خروج بینقصی برای ما فراهم میکند.
- اندیکاتور TRIX: این مورد برای استفاده روی خطوط روند طراحی شده است. TRIX از سه میانگین متحرک تقلیلیافته استفاده میکند تا سیکلهای کوتاهتر از دورهٔ تعیینشده را حذف کند.
- مومنتوم چند شاخه (Twiggs Momentum Oscillator): نسخهٔ تقلیلیافتهٔ POC است و هدف اصلی آن شناسایی روندهایی با سرعت بالا است.
- فیلتر عمودی ـ افقی (VHF): «آدام وایت» این را طراحی کرده است که بازارهای صعودی و نزولی یا بازارهای در حال رنجزدن را شناسایی میکند.
- اندیکاتور Williams %R: مشابه استوکاستیک K% است و روی دایورجنسها، مناطق شکست حمایت و مقاومت و مناطق اشباع خریدوفروش به ما سیگنال ورود میدهد.
- توزیع انباشتهٔ ویلیامز (Williams Accumulate Distribute): «لری ویلیامز» توزیع و انباشتگی را با مقایسهٔ رنجهای متفاوت معاملات تعریف میکند و بر روی دایورجنسها به ما سیگنال میدهد.
- مومنتوم چند شاخهٔ تقلیلیافته (Twiggs Smoothed Momentum) : نسخهٔ تقلیلیافتهٔ اسیلاتور مومنتوم چند شاخهای است. هدف این اسیلاتور ایجاد یک سیگنال کندتر و منظمتر برای روندهای بلندمدت است.
- مومنتوم چانده (Chande Momentum): این اسیلاتور از دایورجنسها و همچنین از مناطق اشباع خریدوفروش برای تشخیص نقات بازگشتی استفاده میکند.
- اسیلاتور نهایی (Ultimate): این اسیلاتور را «لری ویلیامز» طراحی کرده است. او از استراتژی سهزمانه برای کاهش سیگنالهای اشتباه استفاده میکند.
- RSI استوکاستیک: توشار چنده و استنلی کارول این مورد را طراحی کردهاند تا برای مناطق اشباع خریدوفروش، سیگنالهای بیشتری نسبت به RSI اصلی در اختیار ما قرار دهد.
- باندهای بولینگر: از طریق EMA محاسبه میشود. قیمتها با باندهای بولینگری سنجیده میشوند که در بالا و پایین میانگین متحرک، با معیار انحراف 1.0 قرار دارند. باندهای بولینگر سیگنالهای مطمئنی دارند. دو استراتژی بسیار کارآمد برای استفاده از باندهای بولینگر عبارتند از: فشردگی باند و روند حرکتی در باند.
- اندیکاتور MACD : مشکل اصلی اسیلاتورها دوپهلوبودن آنهاست. شکستن حمایت و مقاومت و دایورجنسهای بزرگ در MACD، سیگنالهای موثقی برای ما ایجاد میکند.
- MACD درصدی (percentage MACD): اسیلاتور قیمت درصدی MACD یکی از انواع مختلف MACD است. تفاوت عمدهٔ این اسیلاتور نسبت به دیگر انواع آن، مقیاسهای درصدی این اسیلاتور است که قابلیت مقایسهٔ دو سهم متفاوت را فراهم میکند.
اندیکاتور در تحلیل تکنیکال
اندیکاتور ها پایه و اساس تحلیل تکنیکال هستند. همچنین در تشخیص و تعیین نقاط ورود و خروج در سیستمهای معاملاتی یک سهم، نقشی کلیدی دارند. اندیکاتور ها انواع زیادی دارند، ولی تمامی آنها به دو دسته قابل تقسیماند :
- اندیکاتور های متقدم؛
- اندیکاتور های متأخر.
اندیکاتور های متقدم آنهایی هستند که نوسانات قیمت را هدایت میکنند. بهعبارتدیگر، این اندیکاتور ها احتمال بهوجودآمدن یک روند بازگشتی در ادامهٔ مسیر یک سهم را به ما نشان میدهند. اکثر اندیکاتور های پیشرو نسبت به یک دورهٔ زمانی ازپیشتعیینشده قیمتهای لحظهای را محاسبه میکنند. شاخص کانال کالا (CCI)، شاخص توان نسبی (RSI) و اسیلاتورهای استوکاستیک و Williams %R محبوبترین انواع این دسته را تشکیل میدهند.
اندیکاتور های متأخر از نوسانات قیمت پیروی میکنند. معمولا اندیکاتور های پیرو روندی مانند میانگین متحرک (MA) و میانگین متحرک همگرا/ واگرا (MACD) را شامل میشوند. این اندیکاتور ها فقط پس از نوسان قیمت تغییر جهت میدهند و به همین دلیل با تأخیر نوسان قیمت را نمایش میدهند.
اندیکاتور های متقدم بهدلیل داشتن قابلیت پیشبینیِ روند احتمالی، معمولا بیشتر از اندیکاتور های متأخر موردتوجه قرار میگیرند؛ هرچند ماهیت پیشگویانهٔ آنها الزاما اعتبار و دقت آنها را افزایش نمیدهد. همچنین اندیکاتور ها بدون درنظرگرفتن متقدم یا متأخر بودنشان سایر جنبههای فعالیت بازار را موردسنجش قرار میدهند. بهعلاوه میتوانند براساس روشی که محاسبه شده اند، در طرفین یک خط مبدأ نوسان کنند که به آنها اسیلاتور گفته میشود.
اندیکاتور های ترند، مومنتوم، نوسانی، توان بازار و متناوب سایر انواع اندیکاتور ها را تشکیل میدهند. انواع مختلف اندیکاتور ها اغلب با هم تناقض دارند؛ بهطوریکه تعدادی از آنها برای بازارهای ترندینگ مناسباند، درحالیکه تعداد دیگری برای بازارهایی بهجز بازار ترندیگ مناسباند.
پیش از استفاده از اندیکاتور ها، لازم است چگونگی سنجش، محاسبه و واکنش یک اندیکاتور به نوسانات قیمت را درک کنید. هنگامی که کارکرد یک اندیکاتور و چگونگی واکنش آن به نوسان قیمت را درک کنید، میتوانید از تحلیل تکنیکال برای معاملات خود بهتر و بیشتر بهره ببرید.
چرا از اندیکاتور استفاده میکنیم ؟
اندیکاتور ها سه وظیفهٔ مهم بر عهده دارند :
- گوش بهزنگبودن؛
- تثبیت؛
- پیشبینی.
گوشبهزنگبودن:
یک اندیکاتور میتواند مانند هشداری برای مطالعهٔ دقیقترِ نوسان قیمت عمل کند. اگر مومنتوم در حال کمرنگشدن است، ممکن است سیگنالی قابلتوجه برای شکستهشدن حمایت باشد. همچنین اگر یک دایورجنس مثبت و چشمگیر وجود داشته باشد، ممکن است خبر از شکستهشدن مقاومت به ما بدهد.
تثبیت:
برای تثبیت سایر ابزار تحلیل تکنیکال، میتوان از اندیکاتور ها استفاده کرد. اگر شکستی روی نمودار وجود داشته باشد، یک میانگین متحرک متقاطع میتواند برای اثبات این شکست استفاده شود. اگر سهمی حمایت خود را بشکند، ارتباط ضعیف در نشانگر حجم متوازن (OBV) میتواند برای اثبات ضعف در آن محدوده حمایتی مورداستفاده قرار بگیرد.
پیشبینی:
مطابق نظر برخی از سرمایهگذاران و معاملهگران، میتوان از اندیکاتور برای پیشبینی روند حرکتی یک سهم استفاده کرد. اندیکاتور ها فقط راهنمای ما هستند. این عبارت ممکن است ساده به نظر برسد، اما گاهی معاملهگران به نوسان قیمت یک سهم (پرایس اکشن) توجهی نمیکنند و تنها بر اندیکاتور متمرکز میشوند.
اندیکاتور ها با روابط ریاضی، اثر پرایس اکشن را فیلتر میکنند. اندیکاتور ها از مشتقات پرایس اکشن هستند، ولی انعکاس دقیقی از آن را ارائه نمیدهند. بنابراین هنگامی که مشغول تحلیل به کمک این ابزار هستید، حتما این نکته را در نظر داشته باشید. هر تحلیلی که با استفاده از اندیکاتور ها حاصل میشود، باید به همراه پرایس اکشن در ذهن ما جای بگیرد. اندیکاتور چه اطلاعاتی درباره پرایس اکشن یک سهم در اختیار ما قرار میدهد؟ پرایس اکشن در حال تقویت است یا تضعیف؟
مشخص است هنگامی که اندیکاتور سیگنالهای خریدوفروش را صادر میکند، اما باید از این سیگنالها در کنار سایر ابزار تکنیکال استفاده کنیم. ممکن است یک اندیکاتور سیگنال خرید صادر کند، اما یک الگوی مثلثی نزولی و قلههای نزولی روی نمودار دیده شود که نشان دهد ممکن است این سیگنال اشتباه باشد.
همواره در تحلیل تکنیکال، یادگیری خواندن اندیکاتور ها بیشتر از اینکه یک علم باشد، نوعی هنر است. استفاده از یک اندیکاتور روی نمودار سهمهای گوناگون، ممکن است الگوهای رفتاری متفاوتی از خود نشان دهد. اندیکاتور هایی که در سهام بانک صادرات عملکرد مناسبی از خود نشان میدهند، ممکن است برای بیتکوین عملکرد مشابهی نداشته باشد. با مطالعه و تحلیل دقیق، مهارت شما در بهکارگیری اندیکاتور ها با گذر زمان بیشتر خواهد شد. با پیشرفت این مهارتها، تغییراتی معین و همچنین استراتژی مطلوبی حاصل خواهد شد.
امروزه صدها اندیکاتور برای تحلیل تکنیکال در دسترس است و هر هفته هم اندیکاتور های جدیدتری ساخته میشوند. هزاران نوع اندیکاتور در نرمافزارهای تحلیل تکنیکال وجود دارد و این نرمافزارها به کاربران امکان ساخت اندیکاتور را هم میدهند.
انتخاب یک اندیکاتور برای پیروی در میان این حجم عظیم از اندیکاتور های موجود، میتواند وظیفهٔ ترسناکی باشد. حتی با معرفی صدها اندیکاتور جدید، تنها تعداد محدودی از آنها چشمانداز تازهای ارائه میدهند و ارزش توجه دارند. جالب است بدانید که اندیکاتور هایی که قدیمی تر هستند و در گذر زمان امتحان خود را پس دادهاند، بیش از بقیه شایستهٔ توجهاند.
اندیکاتور مناسب برای تحلیل تکنیکال خود را با احتیاط و اعتدال انتخاب کنید. تلاش برای یادگیری بیش از پنج اندیکاتور معمولا بیهوده است. تمرکز بر روی دو یا سه اندیکاتور و یادگیری تمام ریزهکاریهای آن، بهترین کار ممکن است. سعی کنید بهجای اندیکاتور هایی که مشابه هم هستند و سیگنالهای یکسانی تولید میکنند، اندیکاتور هایی را انتخاب کنید که مکمل یکدیگر باشند؛ برای مثال، استفاده از دو اندیکاتور که مناطق اشباع خریدوفروش را نشان میدهند، ممکن است بیش از حد لزوم باشد؛ مانند استوکاستیکها و RSI که هر دوی آنها تحرک لحظهای قیمت را محاسبه میکنند و مناطق اشباع خریدوفروش هم دارند.
اندیکاتور متقدم یا پیشرو چیست ؟
همانطورکه از نام آنها مشخص است، اندیکاتور های پیشرو طراحی شدهاند تا تحرکات قیمت را هدایت کنند. اکثر این اندیکاتور ها فرمی از قیمت لحظهای در دورهٔ زمانی ازپیشتعیینشدهای را ارائه میدهند که اندیکاتور پیشرو از این دوره زمانی برای محاسبات خود استفاده میکند؛ برای مثال، یک اسیلاتور بیستروزه از پرایس اکشنِ بیست روز گذشته (حدود یک ماه) در محاسبات خود استفاده میکند و پرایس اکشنهای قبلی نادیده گرفته میشوند. CCI، مومنتوم، RSI، اسیلاتورهای استوکاستیک و Williams %R محبوبترین اندیکاتور های پیشرو محسوب میشوند.
اسیلاتور های مومنتوم (جنبش لحظهای):
بسیاری از اندیکاتور های پیشرو بهشکل اسیلاتور مومنتوم هم قابلاستفادهاند. بهطورکلی، مومنتوم نرخ تغییرات قیمت یک سهم را محاسبه میکند. وقتی قیمت یک سهم افزایش پیدا میکند، مومنتوم قیمت هم افزایش مییابد. هرچه یک سهم سریعتر رشد کند (تغییرات قیمت بیشتری در دورههای پیاپی داشته باشد)، افزایش مومنتوم هم بیشتر میشود. وقتی که این رشد قیمت شروع به کندشدن کند، مومنتوم هم کند خواهد شد. اگر یک سهم راکد شود (قیمت آن ثابت بماند)، مومنتوم نیز شروع به کاهش تراز خود میکند. اگرچه کاهش مومنتوم در مواجهه با یک روند ساید ترند همواره یک سیگنال نزولی نیست، این معنی را دارد که مومنتوم در حال برگشت به یک تراز متوسط است.
اندیکاتور های مومنتوم، روابط ریاضی متعددی را برای محاسبهٔ تغییرات قیمت به کار میگیرند. RSI (که یک اندیکاتور مومنتوم است) میانگین تغییرات قیمت در یک دورهٔ صعودی را با میانگین تغییرات در یک دوره ی نزولی مقایسه میکند.
مزایا و معایب اندیکاتور های پیشرو:
استفاده از اندیکاتور های پیشرو مزایای فراوانی دارد. مهمترین مزیت آنها قابلیت سیگنالدهیِ بهموقع ورود و خروج است. اندیکاتور های پیشرو سیگنالهای بیشتری تولید میکنند و فرصتهای بیشتری برای معامله در اختیار ما میگذارند. همچنین سیگنالهای بهموقع میتوانند دربارهٔ ضعف یا توان پنهانی یک سهم به ما از پیش هشدار دهند.
بهدلیل اینکه اندیکاتور های پیشرو سیگنالهای بیشتری ایجاد میکنند، بیشترین استفاده را در بازارهای ترندینگ دارند، ولی معمولا برای روندهای ماژور (طولانی مدت) مورداستفاده قرار میگیرند. در یک بازار آپ ترند (up trend/ صعودی)، بهترین مورد استفاده از آن تشخیص مناطق اشباع فروش برای فرصت خرید است. برای یک بازار داون ترند (down trend/ نزولی)، اندیکاتور های پیشرو میتوانند در تشخیص مناطق اشباع خرید برای فرصت فروش به ما کمک کنند.
سیگنالهای سروقت انتظار بازگشت سرمایهٔ زیادی را به همراه دارد. این بازگشت سرمایه هم ریسک بیشتری با خود به همراه دارد. سیگنالهای بیشتر و بهموقعتر به این معناست که شانس وجود سیگنالهای دوپهلو و اشتباه افزایش مییابد. سیگنالهای اشتباه پتانسیل ضرر را افزایش میدهند. سیگنالهای دو پهلو میتواند تمام سود شما را از طریق کارمزد کارگزاری آب کند و استقامت شما در معاملات را به چالش بکشد.
اندیکاتور متأخر چیست ؟
همانطور که از نام آنها پیداست، اندیکاتور های متأخر از پرایس اکشن پیروی میکنند و معمولا با عنوان اندیکاتور های پیرو روند شناخته میشوند. بهندرت پیش میآید که این اندیکاتور ها قیمت سهمی را هدایت کنند. اندیکاتور های پیرو روند بهترین عملکرد خود را در بازارها و سهمهایی که روندهای ماژور و مطمئنی دارند نشان میدهند. این اندیکاتور ها طراحی شدهاند که معاملهگر را وارد کنند و تا زمانی که روند بدون نقص است، او را داخل سهم نگه دارند. همچنین این اندیکاتور ها در بازارها و معاملات ساید ترند مؤثر نیستند. اگر از اندیکاتور های پیرو روند در اینگونه بازارها استفاده کنید، بهاحتمالزیاد منجر به ایجاد سیگنالهای اشتباه یا دوپهلوی فراوانی خواهد شد. انواع میانگین متحرک EMA ،SMA ،WMA ،VMA و MACD از محبوبترین اندیکاتور های پیرو روند هستند.
مزایا و معایب اندیکاتور های متأخر:
یکی از مزایای اصلی اندیکاتور های پیرو روند، توانایی جذب یک حرکت قیمتی و باقیماندن در آن است. درصورتیکه بازار یا سهم موردنظر یک حرکت حمایتی را آغاز کند، استفاده از اندیکاتور های پیرو روند میتواند بینهایت سودمند و ساده باشد. هرچه روند طولانیتر باشد، سیگنالها کمتر و درنتیجه تعداد معاملات هم کمتر خواهد بود.
هنگامی که یک سهم شروع به رنجزدن کند، مزایای اندیکاتور های پیرو روند از بین میرود. نقص دیگر این اندیکاتور ها این است که میل به حرکت آهسته دارند. تا زمانی که یک میانگین متحرک متقاطع سیگنالی به ما بدهد، بخش عمدهای از حرکت سهم انجام شده است. ورود و خروج تأخیری، باعث انحراف نسبت ریسک به ریوارد خواهد شد.
چالش اندیکاتور ها در تحلیل تکنیکال
برای اندیکاتور در تحلیل تکنیکال، بدهبستانی بین حساسیت و استقامت وجود دارد. در دنیایی ایده آل، ما اندیکاتوری میخواهیم که نسبت به نوسانات قیمت حساس باشد، سیگنالهای بهموقعی بدهد و سیگنالهای اشتباه (یا دوپهلو) اندکی داشته باشد. اگر حساسیت را از طریق کاهش دورهٔ زمانی افزایش دهیم، اندیکاتور سیگنالهای بهموقعی برای ما فراهم میکند؛ اما تعداد سیگنالهای اشتباه هم افزایش مییابد. اگر حساسیت را از طریق طولانیکردن دورهٔ زمانی کاهش دهیم، تعداد سیگنالهای اشتباه کاهش مییابد؛ اما سیگنالها دچار تأخیر شده که این تأخیر باعث انحراف نسبت ریسک به ریوارد خواهد شد.
هرقدر دورهٔ زمانی میانگین متحرک بیشتر باشد، کندتر واکنش نشان میدهد و سیگنالهای کمتری ایجاد خواهد شد. هرقدر دورهٔ میانگین متحرک کوتاه باشد، سریعتر و سبکتر میشود و تعداد سیگنالهای اشتباه را افزایش خواهد داد. همین مسئله برای انواع گوناگون اندیکاتور های مومنتوم هم صدق میکند. یک RSI با دورهٔ ۱۴روزه نسبت به یک RSI با دورهٔ ۵ روزه، سیگنالهای کمتری ایجاد میکند. RSI با دورهٔ ۵ روزه بسیار حساستر خواهد بود و مناطق اشباع خریدوفروش بیشتری خواهد داشت. انتخاب چهارچوب زمانی متناسب با روش معاملات و اهداف هر معاملهگر، برعهدهٔ خودش است.
آیا شما هم تجربهٔ استفاده از انواع اندیکاتور های معرفی شده را دارید؟ نظر شما در مورد مزایا و معایب استفاده از آنها چیست؟ لطفا در قسمت دیدگاه، تجارب خود را با ما و کاربران دیگر در میان بگذارید. اگر این مطالب برای شما سودمند بود، آن را با دوستان و معاملهگرانی که میشناسید در میان بگذارید.
برگرفته از: investopedia.com